بعد از چند سال مطالعه و تحقیق و دو سخنرانی در کنفرانسهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران، امسال همزمان با چهارمین کنفرانس مدیریت منابع انسانی از کتاب نقش آفرینی هنر در سازمان» رونمایی شد.
به عنوان معرفی، در پشت جلد این کتاب آمده است:
هرچند از زمان پیدایش سازمانها به سیاق امروزی، ردّ پای هنر را میتوان در آنها مشاهده کرد، اما پیشینه مطالعات نظاممند استفاده از هنر در سازمان حدود بیست سال است. هنر، از وادی کاملاً متفاوتی وارد کسب و کار شده و نقش آن به تدریج رو به فزونی است. پژوهشهای قابل اعتنا و محکمی به مثابه پشتوانه این اتفاق مهم انجام شده و در حال توسعهاند. در واقع، سخن از پارادایم جدیدی است که با ویژگیهای کاملاً متفاوت، حرفهای تازهای برای گفتن دارد و میتواند دستیابی به نتایج سازمانی و کیفیت زندگی کارکنان را بهبود بخشد.
این کتاب، برای دانشجویان رشتههای مدیریت، پژوهشگران، کارشناسان و مدیران واحدهای منابع انسانی و علاقهمندان بهبود سازمانها الهامبخش خواهد بود.
علاوه بر این، پژوهشگران هنر و هنرمندانی که نیم نگاهی به اثرگذاری بر سازمانها دارند نیز ایدهها و مسیر ترسیم شده در کتاب را مؤثر خواهند یافت.
کتاب نقش آفرینی هنر در سازمان به قلم دکتر افشین دبیری توسط نشر فوژان در دی ماه 1398 در 172 صفحه قطع رقعی منتشر شده است.
لینک خرید کتاب از ناشر (+) و (+)
امسال هم در همایش ملی شناسایی و پرورش مدیران آینده سخنرانی خواهم داشت. موضوع آن "کاربرد روش هنر بنیاد در کانون ارزیابی" است. تلاشم این خواهد بود که نشان دهم بر پایه روش هنر بنیاد، چه اصلاحاتی در فرایندهای ارزیابی کانون ارزیابی میتوان اعمال کرد، چرا این کار را باید انجام داد و چگونه میتوان آن را عملی نمود.
اطلاعات بیشتر درباره این همایش را از وب سایت موسسه معنا دریافت نمایید (+).
حرکت بسیار خوبی در راستای آموزش نظاممند مدیریت منابع انسانی آغاز شده است. بعد از تلاشهایی که در عرصه مدل 34000 منابع انسانی صورت گرفت و چارچوبی جامع و معتبر ارائه گردید، در سال جاری اولین دوره کاربردی MBA ویژه مدیریت منابع انسانی به همت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران آغاز خواهد شد. ساختار اصلی این دوره بر پایه دانش توسعه داده شده در مدل 34000 شکل گرفته است.
شواهد نشان میدهد که خلاء آموزشهای آکادمیک- اجرایی مدیریت منابع انسانی در کشور مورد توجه قرار گرفته و نسل جدیدی از متخصصان این عرصه در حال آموزش و تجهیز هستند. اطلاعات بیشتر مرتبط با این دوره را از اینجا میتوانید دریافت کنید.
سال گذشته در کنفرانس مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران، مفاهیم اصلی کاربرد هنر در سازمان را ارائه کردم. بسیار خوشحالم که امسال توفیق دارم که این بحث را با تمرکز بر جنبههای روششناسی موضوع ادامه دهم. اگر شما هم دل در گرو هنر دارید و دنبال روشی هستید که به سؤالات مهم خود برای بهبود سازمان با زبان هنر پاسخ دهید 26 مهر ماه فرصت مغتنمی خواهیم داشت که با هم گفت و شنودی داشته باشیم.
یکی از ویژگیهای آدمی این است که فلسفه کارها را زود فراموش میکند. بیشتر ما حکایت نگهبانی دادن از نیمکتی در پادگان را که روزگاری رنگ شده بود و تا سالها سربازهای وظیفه بیدلیل مجبور به نگهبانی از آن بودند خوانده ایم؛ و یا داستان مار کبرا را که این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد. اینها نمونههایی از فراموش کردن اصل و فلسفه موضوع هستند. در این ایام که اغلب هموطنان لب از طعام و شراب فروبستهاند، به سیاق اشاره شده، تقویت معنویت به عنوان یکی از اهداف این ماه چندان جدی گرفته نمیشود؛ چیزی که در این روزگار، بیش از گذشته به آن نیاز داریم و باید آن را بجوییم.
در تعریف، چنین آمده است که معنویت تلاش در جهت پرورش و حساسیت یک فرد نسبت به ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگر انسانها، ارتباط با موجودات غیر انسانی و ارتباط با خداست؛ یا کندو کاوی است درجهت آنچه برای انسان شدن مورد نیاز است، و جستجویی برای رسیدن به انسانیت کامل.
و چه خوب است که ما همگی، بازسازی ارتباط با خویشتن را جدی بگیریم و بجای انتظار از دیگران برای همدلی، خود پیشگام شویم. در سالهای اخیر مطالعات ارزشمندی در زمینه معنویت در محیط کار صورت گرفته که بسیار خواندنی است. از یافتههای این مطالعات، دو نکته میتواند سرنخ خوبی برای تأمل باشد: یکی اینکه رشد معنوی فردی در محیط کار منجر به رشد جمعی مثبت در کار میشود و دیگر آنکه زندگی معنوی بیشتر کارکنان، خارج از سازمان است و زندگی معنوی آنان با زندگی کاریشان متفاوت است.
مدتهاست که ما کارشناسان منابع انسانی، خودمان هم با منتقدان هم آوا شده ایم که مأموریت ما کمک به کسب و کار سازمان است و لذا در بهترین حالت، زمانی از عملکرد خود راضی می شویم که احوال کسب و کار سازمان خوب باشد. اما پرسش شاید این باشد که چرا متخصصان منابع انسانی خودشان نباید بخش اصلی کسب و کار سازمان باشند؟
دیدگاههای جدیدی که توسط مشاور کهنه کار جهان یعنی مک کنزی ارائه میشود، اتفاقاً نقطه مقابل نگاهی است که دیو اولریش در سه دهه گذشته مطرح کرده و عصاره آن سرکوفتی با این مضمون است که شما متخصصان منابع انسانی باید در حمایت از کسب و کار سازمان سنگ تمام بگذارید و خوب بفهمید که آنها کیستند و چه کار میکنند!
درباره این سایت